ویاناویانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

ویانا و ایلیا

صدا کردن مام جون و مامان مرغه از زبان ویانا

مدتی است که دختر من به مامانش میگه مام جون. وقتی بهش گفتم چرا گفت دوست دارم مام جون صدات کنم میدونی چرا مامان؟ آخه شما مام جون من هستی. حالا چند روزه که دوباره مامانش را با نام جدید صدا میکنه و به مامانش میگه مامان مرغه. هر وقت که خیلی زیاد احساسی میشه و خودش رو میخواد لوس کنه به مامانش میگه مامان مرغه. مامانش برای دختر 6 سالش با اینهمه احساسات پاک میمیره. ...
26 اسفند 1394

عکسهای آقا باراد و خاطرات مهمانی گل پسر

  مامانی فرشته و بابایی محمد بعد از بدنیا آمدن آقا باراد تا یکسالگی گل پسر 2 دفعه مهمانی به افتخار آقا باردا گرفتند که هر دو بار خود مامانی همه تدارکات مهمانی و مخصوصا شام را دادند.   در این مهمانی آقا باراد کمتر از 6 ماه دارد. این شام اولین مهمانی آقا باراد بود. (چه کرده مامانی به افتخارش) مامانی فرشته بمناسبت درآوردن اولین دندان برای آقا باراد آش دندونی درست کرده بود. این شام را هم مامانی فرشته در یکسالگی آقا باراد تدارک دید. عکسهای بعد از مهمانی آقا باراد در این عکسها آقا باراد رفته بود مهمانی خانه عمه مونا جون به مناسبت سالگرد ع...
26 اسفند 1394

حس مسئولیت پذیری دوقلوها نسبت به مامان در نبود بابا

مدتی پیش وقتی بابا وحید آبادان رفته بود من و ایلیا و ویانا از خانه به سمت مهد حرکت کردیم. وقتی جلوی یک سوپر مارکت ایستادم تا برای بچه ها شیر و خوراکی روزانه به غیر از میوه ای که هر روز در کیفشان میگذارم بخرم موقع پرداخت پول متوجه شدم نه پول نقد و نه کارت بانکی داخل کیفم است آنوقت از مغازه برگشتم بیرون درحالی که فکر میکردم کارتم را کجا جا گذاشته ام. وقتی داخل ماشین نشستم بچه ها گفتن مامان چرا تو فکری، موضوع را بهشون گفتم همان موقع ویانا گفت مامان ایلیا تو کیفش پول داره و ایلیا گفت مامان مشکلی نیست من پول دارم چقدر میخواهی بعد با پول پسرم رفتم خرید کردم خلاصه سر صبح یه حال خوبی به من دست داد بخاطر این حس مسئولیت پ...
26 اسفند 1394

ستاره گرفتن وعصبانی شدن ایلیا

چند شب پیش وقتی من و ایلیا و ویانا به خانه برگشتیم از ویانا پرسیدم: شنیدم ستاره گرفتی آفرین دخترم، همانطوری که ویانا داشت تایید میکرد یکدفعه ایلیا با عصبانیت گفت مامان چه معنی داره ما بخاطره یه ستاره ساکت بشینیم بخاطر یه ستاره حرف مربیمون رو گوش کنیم بخاطر یه ستاره آب می خواهیم بخوریم اجازه بگیریم بخاطر یه ستاره هر کاری همه میخوان انجام بدیم و ......... میخواستم سر تا پاشو بوس کنم ولی خودم رو نگه داشتم و اونجا بود که متوجه شدم ویانا از اول کاری که باب میلش نباشه را انجام نمیده چون تا اون روز 4 تا ستاره داشت و براش مهم نبود بخاطر گرفتن ستاره بیشتر باب میلش عمل نکنه ولی ایلیا تا جایی که ظرفیت داره انجام میده ولی بع...
25 اسفند 1394

جشن یلدای 94 دوقلوهای مامان در مهد کودک پارسی و آقا باراد عمه در خانه مامانی و بابایی

خواندن سوره ناس به زبان فرانسه توسط ویانا با آموزش مربی خوبش فرنوش جون نمایش خاله سوسکه با اجرای بسیار زیبای ویانا ایلیا در نقش بقال و خاله صدف عزیز در پشت دکور ترازو که همچنان در تلاش هستند برای اجرای بهتر بچه ها در نمایش نمایش خاله سوسکه یکی از بهترین اجراهای بچه های خوب پیش دبستانی به نام های هلیا در نقش راوی و ویانا در نقش خاله سوسکه و ایلیا در نقش بقال و آریو در نقش پنبه زن و ارشان در نقش قصاب و فربد در نقش عطار و پرهام در نقش آقا موشه بود. از همه مربیانی که برای اجرای این برنامه زحمت کشیدند کمال تشکر را دارم. ...
10 اسفند 1394
1